دخترای امروزی مثل گوسفند هستند:هر وقت بخوای میتونی کمی بهشون آب بدی و سرشون رو ببری!
دخترای امروزی مثل زالو هستند:وقتی به پدر و مادرشان میچسبند خونشان را میمکند!
دخترای امروزی مثل جغد هستند:هر جا پیداشون میشه با خودشون نحسی میارن.
دخترای امروزی مثل سگ هستند:دیگه گوشت نمیخوان،دنبال استخوان افتادن!!!!!!!(نکته کنکوری!)
دخترای امروزی مثل الاغ هستند:براحتی سواری میدن تا هر وقت که بخوای...
دخترای امروزی مثل سوسک هستند:تنها تو جاهای کثیف میتونی پیداشون کنی...
دخترای امروزی مثل جیر جیرک هستند:شبها رختخوابشون شروع به جیر جیر میکنه.....!!!
دخترای امروزی مثل عنکبوت هستند:هر جا میرن چترشونو باز میکنن!
دخترای امروزیمثل قورباغه هستند:زبانشون از قدشون بلند تره!
دخترای امروزی مثل کلاغ هستند:خیلی زشتند اما به چیزای قشنگ علاقه زیادی دارند!
دخترای امروزی مثل...:اونقدر سر و صدا میکنند که همه توجهشون جلب بشه.. .
دخترای امروزی مثل کفتار هستند:هم نفرت انگیز هستند هم موذی هم منفعت طلب هم ترسو!
ودر آخر...دخترای امروزیمثل کرم تینیا ساژیناتا هستند:هیچوقت و در هیچ شرایطی نمیتوانید با انها زندگی مسالمت امیز داشته باشید!!!
انتخاب کت . پرداخت پول . خارج شدن از پاساژ ( چون پسرا با کلاسن میرن پاساژ )
دخترها :
فروشنده : خب چه طور بود خانوم ؟
دختر : راستش این مانتو خیلی چاق نشونم میده... بی زحمت اون یکی مانتو رو بیارین.
فروشنده : کدوم مانتو ؟
دختر : او مانتو بالا زانوییه
فروشنده : دخترم او بلوزه
دختر : باشه اون مانتو رنگ کالباسی رو بدید
فروشنده : این یکی خوبه ؟
دختر : نه این یکی خیلی لاغر نشونم میده. اون یکی رو بدید رنگ لجنیه
فروشنده : خب خانوم حالا پسند کردید ؟
دختر : ای وای این یکی هم بلنده هم گشاده . لطفا یکم تنگ تر و کوتاه ترشو بدید ( فروشنده داره تو دلش فوش خوار مادر به دختره میده )
فروشنده : خب چی شد این یکی چه طوره ؟
دختر : نه اصلا من میرم شب با دوستم میام آخه اینجوری نمی تونم انتخاب کنم ................. ببخشید خدا حافظ
فروشنده : (تو دلش .. دختره نکبت......)
قبل از ازدواج :
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
.
.
.
بعد از ازدواج :
کاری نداره متن قبلی رو از پایین به بالا بخون
صفحه قبل 1 صفحه بعد